-
بایگانی
- تیر و مرداد 1403
- بهمن و اسفند 1402
- دی و بهمن 1402
- دی و بهمن 1400
- آذر و دی 1400
- فروردین و اردیبهشت 1400
- آذر و دی 1399
- آذر و دی 1398
- آذر و دی 1397
- تیر و مرداد 1396
- اردیبهشت و خرداد 1396
- اسفند و فروردین 1395
- خرداد و تیر 1395
- اردیبهشت و خرداد 1395
- فروردین و اردیبهشت 1395
- اسفند و فروردین 1394
- بهمن و اسفند 1394
- دی و بهمن 1394
- آذر و دی 1394
- آبان و آذر 1394
- مهر و آبان 1394
- شهریور و مهر 1394
- مرداد و شهریور 1394
- تیر و مرداد 1394
- اردیبهشت و خرداد 1394
- فروردین و اردیبهشت 1394
- اسفند و فروردین 1393
- بهمن و اسفند 1393
- دی و بهمن 1393
- آذر و دی 1393
- آبان و آذر 1393
- مهر و آبان 1393
- شهریور و مهر 1393
- مرداد و شهریور 1393
- تیر و مرداد 1393
- خرداد و تیر 1393
- اردیبهشت و خرداد 1393
- فروردین و اردیبهشت 1393
- اسفند و فروردین 1392
- بهمن و اسفند 1392
- دی و بهمن 1392
- آذر و دی 1392
- آبان و آذر 1392
- مهر و آبان 1392
- شهریور و مهر 1392
- مرداد و شهریور 1392
- تیر و مرداد 1392
- خرداد و تیر 1392
- اردیبهشت و خرداد 1392
- فروردین و اردیبهشت 1392
- اسفند و فروردین 1391
- بهمن و اسفند 1391
- دی و بهمن 1391
- آذر و دی 1391
- آبان و آذر 1391
-
اطلاعات
بایگانی دسته: یادداشت های روزانه
تب
بازدید گذاشته بودند از دادگاه اروپایی حقوق بشر*. به عنوان یکی از مدول هایی که باید بگذرانیم. من از ۵۴ ساعت اجباریم چند ساعت هم بیشتر کلاس رفته بودم اما برای این یکی هم ثبت نام کردم؛ چون تقریبا هر … ادامهی خواندن
منتشرشده در شبه داستان, یادداشت های روزانه
دیدگاهها برای تب بسته هستند
échange*
۱- جمعه ناهار مهمان همکار رومانیایی همسر بودیم که شوهرش فرانسوی است. یک بار آمده بودند استراسبورگ برای اینکه شوهر و بچه ها در امتحان زبان چینی(!) شرکت کنند. حدود ظهر جلوی کاتدرال قرار گذاشتیم که با هم شهر را … ادامهی خواندن
منتشرشده در یادداشت های روزانه
دیدگاهها برای échange* بسته هستند
فاصله
بهترین راه برای درکِ واقعیتِ یک چیزِ آشنا فاصله گرفتن از آن است. این را در سفر به شهری که تا یک سال پیش در آن زندگی می کردم فهمیدم.
منتشرشده در یادداشت های روزانه
دیدگاهها برای فاصله بسته هستند
احقاق حق یا لجبازی؟
خدا نکند که آدم بیفتد روی دنده لج. مثل الان من که دارم از عصبانیت می ترکم و حاضرم هر کاری بکنم تا به کسانی که عصبانیم کرده اند آسیب برسانم حتی به این قیمت که خودم متحمل ضرر شوم…از … ادامهی خواندن
منتشرشده در یادداشت های روزانه
دیدگاهها برای احقاق حق یا لجبازی؟ بسته هستند
ویان
یک نفر برایم ایمیل زده که اسمش ویان است. تا الان نشنیده بودم چنین اسمی. به نظرم خیلی خیلی زیبا و خوش آهنگ است. از صبح دارم مدام تکرارش می کنم توی ذهنم. به این فکر می کنم که اگر … ادامهی خواندن
منتشرشده در یادداشت های روزانه
دیدگاهها برای ویان بسته هستند
سیستم امتیاز دهی زنانه
دارم یک کتاب می خوانم در باره تفاوت های رفتاری زنان و مردان. این کتاب را یکی از دوستانم زمانی که ازدواج کردم داد و گفت که حتما بخوانم. من نخواندم. چون اسمش این است: چرا مردان زیاد دروغ می … ادامهی خواندن
منتشرشده در از هیچ و همه ... بی ربطِ بی ربط, یادداشت های روزانه
2 دیدگاه
پیاز
امروز بعد از دو هفته ویار غذاهای ایتالیایی و مکزیکی ام خوابید. یعنی یک جورهایی مجبور شد که بخوابد. از همسر پرسیدم شام چه درست کنم. از ترس اینکه مبادا من دوباره یک پیتزایی پاستایی چیزی به خوردش بدهم زود … ادامهی خواندن
منتشرشده در یادداشت های روزانه
دیدگاهها برای پیاز بسته هستند
خودارزیابی
یک عمر یاد گرفته بودم که با ارزیابی دیگران از خودم یک تصویر پیدا کنم. سیستم نمره و رتبه باعث شده بود که خودم نفهمم که چقدر کارم خوب است یا بد. راضی هستم یا نیستم. اگر معلم راضی بود … ادامهی خواندن
منتشرشده در یادداشت های روزانه
دیدگاهها برای خودارزیابی بسته هستند
آیا پشت کارهایی که یک زن انجام می دهد کسی هست؟؟؟
و ما این روز را در تاریخ ثبت می کنیم تا همیشه یادمان باشد که امروز روزی است که همسر به این حقیر افتخار داده و وبلاگ ما را مزین کرده و یکی از نوشته هایمان را خواندند؛ برای اولین … ادامهی خواندن
منتشرشده در وبلاگ, یادداشت های روزانه
دیدگاهها برای آیا پشت کارهایی که یک زن انجام می دهد کسی هست؟؟؟ بسته هستند
نحس
اصلا بعضی روزها از اصل و اساس گَند هستند. هر کاری که بکنی نتیجه ای ندارد. دست به دریا که بزنی خشک می شود. مثل امروز برای من که با اینکه یک ناهار خیلی خوب خورده ام و یک فیلم … ادامهی خواندن
منتشرشده در یادداشت های روزانه
دیدگاهها برای نحس بسته هستند