بایگانی دسته: هیچ

بودن یا نبودن… مساله این است.

چقدر سخت است که آدم نداند واقعا قوی است یا دارد ادای آدم های قوی را در می آورد.بعد نوشت:

منتشرشده در هیچ | دیدگاه‌ها برای بودن یا نبودن… مساله این است. بسته هستند

درسهایی که در سال ۹۲ از زندگی گرفتم

۱- در مقام رضا باش و از قضا مگریز…۲- در خلاف آمد عادت بطلب کام که منکسب جمعیت از آن زلف پریشان کردم.

منتشرشده در هیچ | دیدگاه‌ها برای درسهایی که در سال ۹۲ از زندگی گرفتم بسته هستند

دو کلمه حرف حساب

گفت: «چرا اینقدر انرژی صرف می کنی که در  جهت خلاف جریان آب شنا کنی؟ اگر می خواهی به دریا برسی باید با رودخانه هم مسیر شوی.»

منتشرشده در هیچ | دیدگاه‌ها برای دو کلمه حرف حساب بسته هستند

Some days to remember; Some days to forget…

آدم وقتی خوشبخت است که تعداد روزهایی که باید به خاطر بسپارد از تعداد روزهایی که باید فراموش کند بیشتر باشد.

منتشرشده در هیچ | دیدگاه‌ها برای Some days to remember; Some days to forget… بسته هستند

خواب

بعضی ها همیشه خوابند. بعضی ها به راحتی از خواب بیدار نمی شوند. بعضی ها را فقط می شود با سیلی از خواب بیدار کرد. اما… یک وقتهایی هم می شود که سیلی می زنی اما طرف از خواب بیدار … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در هیچ | دیدگاه‌ها برای خواب بسته هستند

چهل تکه

اینقدر خوشم می آید از آدمهایی که سرتاپایشان یک جنس است. همان چیزی که توی سرشان است را به زبان می آورند و خودشان را هیچوقت سانسور نمی کنند. یعنی نه اینکه از قضاوت دیگران نترسند؛ دنیای اطرافشان جوری است … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در تردیدها و دغدغه ها, هیچ, وبلاگ | ۱ دیدگاه

عید فطر

تمام شدن ماه مبارک رمضان بر کسانی که در این ماه بیشتر از همیشه خوابیدند و از میان تمامی عبادات تنها به خواب چسبیدند و به جای «صیام» فقط گرسنگی کشیدند و  با جمله «من روزه ام» دهان کسانی را … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در هیچ | دیدگاه‌ها برای عید فطر بسته هستند

چهار فصل رابطه انسان با یک «شتر»

فصل اول: آدم برای شتر می میرد. شتر هم اصلا متوجه چیزی نمی شود.فصل دوم: آدم در صورتی برای شتر می میرد که شتر برای او تب کند.فصل سوم: آدم برای شتر تب می کند در صورتی که شتر برای … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در هیچ | ۲ دیدگاه

دعای من برای ماه رمضان

خدایا ما را از اینکه فقط تا نوک دماغمان را ببینیم مصون بدار…

منتشرشده در هیچ | ۱ دیدگاه

بی کسی

بی کسی یعنی این که وقتی می خواهی بروی سفر کسی را نداشته باشی که بیاید به گلدانهایت آب و به خرگوشت غذا بدهد.

منتشرشده در هیچ, یادداشت های روزانه | دیدگاه‌ها برای بی کسی بسته هستند