-
بایگانی
- تیر و مرداد 1403
- بهمن و اسفند 1402
- دی و بهمن 1402
- دی و بهمن 1400
- آذر و دی 1400
- فروردین و اردیبهشت 1400
- آذر و دی 1399
- آذر و دی 1398
- آذر و دی 1397
- تیر و مرداد 1396
- اردیبهشت و خرداد 1396
- اسفند و فروردین 1395
- خرداد و تیر 1395
- اردیبهشت و خرداد 1395
- فروردین و اردیبهشت 1395
- اسفند و فروردین 1394
- بهمن و اسفند 1394
- دی و بهمن 1394
- آذر و دی 1394
- آبان و آذر 1394
- مهر و آبان 1394
- شهریور و مهر 1394
- مرداد و شهریور 1394
- تیر و مرداد 1394
- اردیبهشت و خرداد 1394
- فروردین و اردیبهشت 1394
- اسفند و فروردین 1393
- بهمن و اسفند 1393
- دی و بهمن 1393
- آذر و دی 1393
- آبان و آذر 1393
- مهر و آبان 1393
- شهریور و مهر 1393
- مرداد و شهریور 1393
- تیر و مرداد 1393
- خرداد و تیر 1393
- اردیبهشت و خرداد 1393
- فروردین و اردیبهشت 1393
- اسفند و فروردین 1392
- بهمن و اسفند 1392
- دی و بهمن 1392
- آذر و دی 1392
- آبان و آذر 1392
- مهر و آبان 1392
- شهریور و مهر 1392
- مرداد و شهریور 1392
- تیر و مرداد 1392
- خرداد و تیر 1392
- اردیبهشت و خرداد 1392
- فروردین و اردیبهشت 1392
- اسفند و فروردین 1391
- بهمن و اسفند 1391
- دی و بهمن 1391
- آذر و دی 1391
- آبان و آذر 1391
-
اطلاعات
بایگانی دسته: هستن
حکمت
برای جلسه کتابخوانی این هفته قرار بود کتاب ظفرنامه ابن سینا را بخوانیم. من نخوانده بودم. از بحث ها فهمیدم که جوابهای بزرگمهر وزیر انوشیروان است به سوالهایی که از او می شود. سوالاتی که ظاهرا انوشیروان پرسیده. آخر جلسه … ادامهی خواندن
منتشرشده در تردیدها و دغدغه ها, هستن
4 دیدگاه
نصفه هایی که صدتایشان هم یکی نمی شود.
چند وقت پیش دیدم که یک خانمی به عنوان عکس کاور فیس بوکش یک عکس خانوادگی گذاشته؛ خودش، همسرش و بچه هایشان. همه توی عکس می خندیدند. از ته دل. خیلی حس خوبی داشت. من هم تصمیم گرفتم یک عکس … ادامهی خواندن
به کُل ببخش نه به جزء
گفتم حالم خیلی بد است؛ گفتم احساس پوچی می کنم؛ گفتم جای درستی نیستم.گفت نقش خودت را پیدا کن؛ گفت به کُل ببخش نه به جزء؛ گفت خودت را سبک کن تا جریان آب تو را از میان برگها و … ادامهی خواندن
حرف… خاطره… راز
1- هنوز نمی دانم که ترجیح می دهم کسی عیب هایم را رودررویم بگوید یا اینکه پشت سرم حرف بزند. اما این را می دانم که نمی توانم به آدمهایی که زیاد بدی دیگران را می گویند اعتماد کنم. به … ادامهی خواندن
منتشرشده در تردیدها و دغدغه ها, هستن
دیدگاهها برای حرف… خاطره… راز بسته هستند
من یک معمار هستم…
1- دو روز است که میگرن خانه نشینم کرده. درست وقتی که باید مقاله ام را تمام کنم. فردا کریستین دارد ده روز می رود سفر و اگر قبل از رفتنش نتواند مقاله ام را بخواند توی این مدت من … ادامهی خواندن
منتشرشده در هستن
دیدگاهها برای من یک معمار هستم… بسته هستند
آدمها
به این نتیجه رسیده ام که آدمها به لحاظ نوع بیانشان به ده دسته تقسیم می شوند: 1- کسانی که اول فکر می کنند، بعد حرف می زنند و بعد عمل می کنند و فکر و حرف وعملشان یکی است. … ادامهی خواندن
منتشرشده در تردیدها و دغدغه ها, هستن
۱ دیدگاه