اعداد را چگونه گرد می کنید؟

من از آن آدمهایی هستم که همه چیز را طوری گرد می کنم که شرایط سخت تر و پیچیده تر شود. نه اینکه فقط نیمه خالی لیوان را ببینم. اما نمی شود که مثلا بیست و پنج درصد لیوان خالی باشد و من آن را پر ببینم. بدترین مثالش در مورد مساله زمان است. وقتی می خواهم حساب کنم که چقدر وقت دارم اعداد را یک جوری گرد می کنم که وقتم کمتر بشود. که مثلا انگیزه ای بشود که سرعتم را بیشتر کنم شاید. از امروز تصمیم گرفتم که اعداد را جور دیگری گرد کنم. جوری که به نفعم بشود. جوری که شرایط را برایم بهتر کند. مثال بیفور و افترش را برایتان می گویم تا تفاوت را احساس کنید.
من هیچوقت ظهرها برای ناهار نمی رفتم خانه. با وجود اینکه دو ساعت وقت داریم برای ناهار و از دانشکده تا خانه ما فقط شانزده تا هیجده دقیقه راه است. ذهن من این عدد را می کرد بیست دقیقه و دو تا بیست دقیقه که می شد چهل دقیقه. بعد هم یک ساعت و بیست دقیقه توی خانه را می کرد یک ساعت. برای همین به نظرم ارزش نداشت که من برای یک ساعت توی خانه بودن چهل دقیقه پیاده روی کنم.
امروز ۶ دقیقه مانده به دوازده از دانشکده آمدم بیرون. شش دقیقه به دوازده گرد شده به نفع من می شود همان دوازده. سرعت پیاده رویم را هم زیادتر کردم و دوازده و شش دقیقه رسیدم خانه. به نفع من یعنی همان دوازده. ۶ دقیقه به دو هم از خانه آمدم بیرون و دو و شش دقیقه رسیدم دانشکده. هر دویش یعنی همان دو. الان ذهنم خوشحال است که دو ساعت توی خانه بوده و ناهار گرم و تازه خورده و اصلا هم توی راه نبوده. می دانم سر خودم را کلاه گذاشته ام و ظاهر قضیه هیچ فرقی نکرده است. اما من احساس کسی را دارم که زمان را متوقف کرده و رفته به کارهایش رسیده.
شما هم اگر مثل من اعداد را گرد می کنید یک جوری گرد کنید که خوشحال تر شوید و راحت تر زندگی کنید. در نهایت آن کسی که قرار است برنده شود شما هستید نه زمان.
این نوشته در تصمیم ها و برنامه ها ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

1 دیدگاه دربارهٔ «اعداد را چگونه گرد می کنید؟»

  1. Anonymous می‌گوید:

    فوق العاده!

دیدگاه‌ها غیرفعال هستند.