-
بایگانی
- فوریه 2024
- ژانویه 2024
- ژانویه 2022
- دسامبر 2021
- آوریل 2021
- دسامبر 2020
- دسامبر 2019
- دسامبر 2018
- جولای 2017
- می 2017
- مارس 2017
- ژوئن 2016
- می 2016
- آوریل 2016
- مارس 2016
- فوریه 2016
- ژانویه 2016
- دسامبر 2015
- نوامبر 2015
- اکتبر 2015
- سپتامبر 2015
- آگوست 2015
- جولای 2015
- می 2015
- آوریل 2015
- مارس 2015
- فوریه 2015
- ژانویه 2015
- دسامبر 2014
- نوامبر 2014
- اکتبر 2014
- سپتامبر 2014
- آگوست 2014
- جولای 2014
- ژوئن 2014
- می 2014
- آوریل 2014
- مارس 2014
- فوریه 2014
- ژانویه 2014
- دسامبر 2013
- نوامبر 2013
- اکتبر 2013
- سپتامبر 2013
- آگوست 2013
- جولای 2013
- ژوئن 2013
- می 2013
- آوریل 2013
- مارس 2013
- فوریه 2013
- ژانویه 2013
- دسامبر 2012
- نوامبر 2012
-
اطلاعات
بایگانی ماهیانه: می 2015
همین سی سال و اندی…
به دوستان جوانترم همیشه می گویم که ورود به سی سالگی اتفاق فوق العاده ایست. باورشان نمی شود. می گویم صبر کنید و ببینید چه آرامشی هست بعد از طوفان درس و کار و انتخاب های سرنوشت ساز دهه سوم … ادامهی خواندن
منتشرشده در یادداشت های روزانه
۳ دیدگاه
دوستی های خاله خرسه گونه
گفت: «دلت برای خودت نسوزد.». چشمانم گرد شد از تعجب. از کجا توانسته بود بفهمد؟ دقیقا مشکل همین بود. اینقدر به دلسوزیهای دیگران برای خودم گوش داده بودم که باورم شده بود وضعیتم رقت بار است و باید دلم برای … ادامهی خواندن
منتشرشده در شبه داستان, یادداشت های روزانه
۳ دیدگاه
ترکیب خجالتی – جسوری که من باشم…
چند وقت پیش یکی از آشنایان نوشته بود که از دوستش که هم خجالتی است و هم خیلی جسور. گفته بود که ترکیب اینها به نظرش خیلی جذاب است.انگار یک لحظه نور انداختند رویم. اگر من آنقدر به او نزدیک … ادامهی خواندن
منتشرشده در تردیدها و دغدغه ها
۳ دیدگاه
عاقبت لینکداین بازی
۱- امشب نشستم سر لینکداین. تمام پیشنهاداتش را از بالا تا پایین نگاه کردم. به عکس ها دقت کردم. به اینکه اگر من بخواهم کسی را استخدام کنم از بین این عکس ها کدام را انتخاب می کنم. به این … ادامهی خواندن
منتشرشده در یادداشت های روزانه
۵ دیدگاه
دیگر نمی خواهم «الاغ» باشم.
رها در حال بازی: از طرف عروسک به الاغ: من دوست دارم پرواز کنم. از طرف الاغ به عروسک: آخه آدمها که پرواز نمی کنن. از طرف عروسک به الاغ: ولی من دوست دارم پرواز کنم. چند لحظه بعد… رها … ادامهی خواندن
تعطیلات خود را چگونه گذرانده اید؟
مقدمه: هر چند این نوشته پر از خشم است اما شما آن را با لحن طنز بخوانید. ۱- همان دو سه روز اول پایم را مجروح کردم. آنقدر شدید که حتی جرات نکردم در باره اش با دیگران حرف بزنم. … ادامهی خواندن
منتشرشده در تجربه های من, یادداشت های روزانه
۱۰ دیدگاه