بایگانی ماهیانه: آوریل 2015

من اراد شیئا ناله او بعضه…

۱- تمام دوستان و آشنایان و همسایگان فرانسوی در توصیف من در یک کلمه اتفاق نظر دارند: «الگانت». خودشان فکر می کنند که اگر هر بار که مرا می بینند این را به من یادآوری کنند خوشحال می شوم اما… … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در دسته‌بندی نشده | ۱ دیدگاه

خوشبختی یعنی داشتن آدم هایی از جنس…

یک نفر با سرچ این عبارت رسیده به یکی از نوشته های من. این جواب را برایش می نویسم اگر گذرش دوباره افتاد این طرفها… دخترجان (مطمئنا دختر است که به این چیزها فکر می کند!) تا جایی که من … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در هیچ | ۴ دیدگاه

تمام داستان های بزرگ دنیا با یک اتفاق مشترک شروع می شوند… اینکه کسی به کسی اعتماد کند!

همین… فقط همین… یک آگهی را روی صفحه فیس بوکم همخوان کرده بودم در باره جمع کردن درهای پلاستیکی بطری ها برای خریدن ویلچر. یک حرکتی که همه جای دنیا دارد به شکل های مختلفی انجام می شود؛ حتی توی … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در تجربه های من, تردیدها و دغدغه ها | ۵ دیدگاه