بایگانی ماهیانه: ژانویه 2014

Her

۱- مدتی بود که داشتم فکر می کردم که آدم باید چطور زندگی کند. یعنی اینکه «زندگی کند» اصلا یعنی چه. برای زنان باردار یک دنیا مطلب هست که بعد از به دنیا آمدن بچه چطور زندگی کنند. اما اینکه … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در تردیدها و دغدغه ها, حال خوب | دیدگاه‌ها برای Her بسته هستند

کُلُکم راع و کُلُکم مسئول

هشدار: این نوشته حاوی مقدار زیادی انتقاد تند و موعظه و پند و اندرز است. دوست ندارید نخوانید. بعضی وقتها آدم می رود توی فیس بوک و هاج و واج و انگشت به دهان می آید بیرون. هر چقدر هم … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در تردیدها و دغدغه ها, فیلسوفانه | دیدگاه‌ها برای کُلُکم راع و کُلُکم مسئول بسته هستند

خواب

بعضی ها همیشه خوابند. بعضی ها به راحتی از خواب بیدار نمی شوند. بعضی ها را فقط می شود با سیلی از خواب بیدار کرد. اما… یک وقتهایی هم می شود که سیلی می زنی اما طرف از خواب بیدار … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در هیچ | دیدگاه‌ها برای خواب بسته هستند

دهلیز

وقتی برادرم هفت ساله شد مادرم یک راننده سرویس پیدا کرد که هر دو تایمان را ببرد مدرسه و برگرداند. اسمش علی آقا بود و یک پیکان استیشن کرم رنگ داشت. از مدرسه ما و مدرسه برادرم ده دوازده  تا … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در تردیدها و دغدغه ها, فیلسوفانه, کهنه خاطرات | ۱ دیدگاه

دور یا نزدیک…

یک چیزی که هنوز یاد نگرفته ام این است که چطور بین اهداف کوتاه مدت و اهداف دراز مدتم تعادل به وجود بیاورم. قبل تر ها فقط اهداف کوتاه مدت داشتم. قبل تر ها اصلا فقط آدم اهداف کوتاه مدت … ادامه‌ی خواندن

منتشرشده در تردیدها و دغدغه ها | دیدگاه‌ها برای دور یا نزدیک… بسته هستند