-
بایگانی
- جولای 2017
- می 2017
- مارس 2017
- ژوئن 2016
- می 2016
- آوریل 2016
- مارس 2016
- فوریه 2016
- ژانویه 2016
- دسامبر 2015
- نوامبر 2015
- اکتبر 2015
- سپتامبر 2015
- آگوست 2015
- جولای 2015
- می 2015
- آوریل 2015
- مارس 2015
- فوریه 2015
- ژانویه 2015
- دسامبر 2014
- نوامبر 2014
- اکتبر 2014
- سپتامبر 2014
- آگوست 2014
- جولای 2014
- ژوئن 2014
- می 2014
- آوریل 2014
- مارس 2014
- فوریه 2014
- ژانویه 2014
- دسامبر 2013
- نوامبر 2013
- اکتبر 2013
- سپتامبر 2013
- آگوست 2013
- جولای 2013
- ژوئن 2013
- می 2013
- آوریل 2013
- مارس 2013
- فوریه 2013
- ژانویه 2013
- دسامبر 2012
- نوامبر 2012
-
اطلاعات
بایگانی ماهیانه: فوریه 2013
عجب چیزی است این ذهن
صبح: نمی دانم چرا از لحظه ای که گفت باردارم نگران شدم. انگار که این بچه قرار نیست به دنیا بیاید. گفتم که تا سه ماه اول نگذشته به کسی نگو. برایش یک عالمه مقدمه چینی کردم در مورد اینکه … ادامهی خواندن
منتشرشده در تردیدها و دغدغه ها
دیدگاهها برای عجب چیزی است این ذهن بسته هستند
The more you believe, the hard you fall …
می خواستیم امسال جشن تولد رها غریبانه نباشد. همه چیز را تدارک دیده بودیم. حتی با اینکه می دانستیم هیچ کداممان کیک نمی خوریم یک کیک حسابی خریدیم. بادکنک و آویز و فشفشه و کلاه بوقی و آب نبات و … ادامهی خواندن
منتشرشده در مادرانه ها, یادداشت های روزانه
۲ دیدگاه
برای همه امان متاسفم
برای همه امان متاسفم. در شب تولد دخترم به جای اینکه برایش بنویسم که زندگی بهترین فرصتی است که خدا به انسانها داده باید برایش بنویسم که متاسفم از اینکه باعث آمدنت به این دنیا شدم؛ دنیایی که باید در … ادامهی خواندن
منتشرشده در تردیدها و دغدغه ها, مادرانه ها
دیدگاهها برای برای همه امان متاسفم بسته هستند
فردا… همین فردا
بعد از دو هفته و نیم فردا قرار است بروم لابراتوار و بفهمی نفهمی استرس دارم؛ آنهم خیلی زیاد. مثل همه یکشنبه شبها خسته ام؛ آنهم خیلی زیاد. فرداشب هم قرار است به مناسبت تولد رها میهمانی اینترنتی داشته باشیم … ادامهی خواندن
منتشرشده در یادداشت های روزانه
دیدگاهها برای فردا… همین فردا بسته هستند
زندگی روزمره و زندگی وبلاگی
از وبلاگ نویسیم راضی نیستم. احساس می کنم بیش از حد سنگین است. با اینکه بعضی وقتها سعی کرده ام رگه هایی از طنز را وارد نوشته هایم کنم اما به اندازه کافی موفق نبوده ام. بین هر دو پست … ادامهی خواندن
منتشرشده در وبلاگ
دیدگاهها برای زندگی روزمره و زندگی وبلاگی بسته هستند
یک همچین آدمی هستم من
توی این وبلاگ گردیها با وبلاگ زنی آشنا شدم که تجربه های تلخ زندگیش در ارتباط با همسرش را به زبان طنز می نوشت؛ چیزهایی که شاید در زمان اتفاق افتادن تا سر حد مرگ عصبانیش کرده باشند اما حالا … ادامهی خواندن
منتشرشده در از هیچ و همه ... بی ربطِ بی ربط, وبلاگ
۲ دیدگاه
به بهانه شانزده هزارمین ایمیل یاهویم
آدم نباید همیشه منتظر فرصتها بماند؛ بعضی وقتها باید خودش فرصتها را بسازد. … همین. پی نوشت: این پست شخصی است. دنبال فهمیدنش نباشید. فقط نوشتم که فراموش نکنم.
منتشرشده در یادداشت های روزانه
دیدگاهها برای به بهانه شانزده هزارمین ایمیل یاهویم بسته هستند
اندر فواید داشتنِ الگو
۱- همیشه می گفتند از پیامبر الگو بگیرید. می شنیدیم که حضرت زهرا برای زنها الگوست. هیچ کس توضیح نمی داد که این یعنی چه و من همه اش فکر می کردم چگونه می توانیم از کسانی الگو بگیریم که … ادامهی خواندن
منتشرشده در تردیدها و دغدغه ها, مادرانه ها
دیدگاهها برای اندر فواید داشتنِ الگو بسته هستند
خستگی های یک سی ساله
تازه فهمیده ام که خیلی طبیعی است که آدم در دهه چهارم زندگیش همیشه خسته باشد. هیچ دوره ای در زندگی اینقدر سخت نیست. نه شور و هیجان و انرژی بیست سالگی هست و نه آرامش و جا افتادگی چهل … ادامهی خواندن
منتشرشده در تردیدها و دغدغه ها
دیدگاهها برای خستگی های یک سی ساله بسته هستند
برنامه ای برای صرفه جویی در مصرف انرژی
به این نتیجه رسیده ام که بیشتر مشکلات و خستگی ها ناشی از نداشتن نظم است. بی برنامگی بخش خیلی بزرگی از ذهن را درگیر می کند. اینکه نمی دانی فردا که از خواب بیدار شوی چه اتفاقی قرار است … ادامهی خواندن
منتشرشده در تصمیم ها و برنامه ها
دیدگاهها برای برنامه ای برای صرفه جویی در مصرف انرژی بسته هستند