کسی که داستان زندگی ما را می نویسد چگونه فکر می کند؟

فرض کنید داستان فیلمی که دارید تماشا می کنید این گونه شروع شود: دختر و پسری که در همسایگی هم زندگی می کنند عاشق هم شوند و نامه های عاشقانه رد و بدل کنند. بعد به هم برسند و ازدواج کنند و بچه دار شوند. بعد زندگیشان به خاطر دخالت های خانواده ها از هم بپاشد. مرد بچه را بردارد و برای همیشه ببرد. زن تنها بماند. برود یک کودک از پرورشگاه به فرزندی بپذیرد؛ کودکی که شبیه بچه اش باشد. در ادامه داستان زن شروع کند به شعر نوشتن؛ شعرهایی که مشهورش کنند؛ خیلی مشهور. چند سال بعد هم در اثر یک تصادف رانندگی بمیرد. فرزندخوانده شاعر مشهور ۵۰ سال بعد بشود یک نویسنده و ساکن یک کشور پیشرفته و صاحب یک زندگی مرفه و فرزندش بشود یک نوازنده دوره گرد و فقیر.

به نظر شما ژانر این فیلم چیست؟! من بودم می گفتم «هندی». بدون شک. این همه اتفاق «کلیشه ای» در یک داستان؟؟؟ مگر می شود؟…

.

.

.

اما شده. امروز عصر فهمیدم که زندگی «فروغ فرخزاد» اینگونه بوده… و از عصر دارم فکر می کنم در زندگی هایی که داستان هایشان در ژانر «فیلم هندی» نوشته می شوند چه اتفاقاتی امکان وقوع ندارند.

پی نوشت: تازه فهمیدم چرا فیلم های بیوگرافی و تاریخی برای من خیلی خیلی جذاب تر از فیلم های تخیلی است.

این نوشته در تردیدها و دغدغه ها, هیچ, یادداشت های روزانه ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

3 دیدگاه دربارهٔ «کسی که داستان زندگی ما را می نویسد چگونه فکر می کند؟»

  1. سهیلا می‌گوید:

    چه جالب.پس فیلم هندی هم میشه واقعی باشه

  2. مریم می‌گوید:

    راستش عتیق جان من از وقتی در جریان مسایل زندگی بعضی آدم ها قرار گرفتم دیدم فیلم هندی در مقایسه با اینها فیلم فلسفی محسوب می شود! کافی است در اطراف یک نفر، مجموعه ای از آدم هایی که هیجاناتشان همیشه بر منطقشان غالب است، و آدم هایی که از درست کردن و پیگیری ماجراها لذت میبرند در معاشرت با هم قرار بگیرند. زندگی اش به فیلم هندی نابی تبدیل میشود که بالیوود در مقابلش به زانو درمیاید.

  3. زری می‌گوید:

    یک کتاب بود الان هر چی فکر میکنم اسمش یادم نمیاد. تقریبا ده یازده سال پیش خوندمش. این کتاب مجموعه نامه های فروغ فرخزاده به شوهرش که پسر منتشر کرده بود. اون موقع ها این کتاب رو میخوندم و بخاطر فروغ و فراز و فرودهای فکری ش و حس و حال های مختلفش گریه میکردم:(((
    آره من هم این رو شنیده بودم و اینکه نوازنده دوره گرد فکر کنم در تهران بود

دیدگاه‌ها غیرفعال هستند.