و داستان متولد می شود – ۱

به نظر من، نویسنده حتما بایدعینکی باشد. باید بتواند همه چیز را دو جور ببیند؛ یک بار با عینک و یک بار از بالای عینک؛ باید واقعیت را با قضاوت های شخصی اش و با تخلیش بیامیزد. وقتی از بالای عینک نگاه می کند همه چیز را واضح نمی بیند. نقاطی که مبهم و تاریکند را با ذهنش می سازد؛ تخیل می کند؛ … و این ساختن، شروع داستان است.

پی نوشت: متاسفانه من عینکی نیستم.

این نوشته در از هیچ و همه ... بی ربطِ بی ربط, وبلاگ ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.