هوایی ام…

هوایی ام… هواییِ شلوغی روزهای آخر سال؛ هواییِ تجریش و سمنوی عمه لیلا و ماهی های قرمز؛ هواییِ سبزه های صف کشیده جلوی گل فروشی ها؛ هواییِ بوی شیشه پاک کن؛ هواییِ سرمایِ عیدِ شمال؛ هواییِ اس ام اس های  عیدانه تکراری؛ هواییِ به ژاپنی های کاوه و یاس های زرد صدر؛ هواییِ پنجره های باز؛ هواییِ دور هم نشستن های شبانه و تخمه و کلاه قرمزی؛ هواییِ آسمان تهران که فقط این روزها آبی می شود و خیابان هایش که فقط این روزها نفس می کشد؛ هوایی که باشی حتی استرس عصر سیزده به در هم برایت حسرت بر انگیز می شود.
این نوشته در یادداشت های روزانه ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.