هفته شلوغی

بعضی هفته ها هستند که اینقدر شلوغند که آدم تویشان به اندازه سه چهار ماه کار انجام می دهد. برای من سالی یک بار اتفاق می افتد. پارسال این دوره شلوغی برایم هفته دوم دسامبر بود؛هر روز سه تا برنامه داشتم که هر کدام برای پر کردن یک هفته ام کافی بود. امسال پیشرفت داشته ام. هفته شلوغی ام افتاده یک کمی جلوتر. افتاده این هفته. فردا برای کنسرت سلین دیون بلیط داریم توی پاریس. از وقتی که برای اولین بار صدایش را شنیدم آرزو داشتم بروم کنسرتش. بالاخره دارم به آرزویم می رسم… سه شنبه هم پاریس می مانیم. اولین بار است که بعد از خریدن دوربین جدید می روم سفر و می خواهم عکاسی کنم؛ از تزئینات نوئل و از رها. چهارشنبه یک پرزنتیشن خیلی مهم دارم از کارم. جمعه قرار است متولد شوم و شنبه هم جشن تولد اولین دوست رهاست توی یک شهر دیگر که هنوز برای کادویش تصمیم نگرفته ام. ایده ای هم که داشتم برای یک کار «اگر بشود چه می شود» دیشب بالاخره توی ذهنم تکمیل شد. با وجود هیجان زیادم فرصت ندارم که فکرهایم را با کسی در میان بگذارم … تا این هفته بگذرد. می ترسم بعدش دیگر جزئیاتی که الان توی ذهنم است یادم نیاید. رها هم که این مدت ذکر «مامان بیا پیش من» برداشته. من نمی فهمم این «پیش من» کجاست که حتی اگر با فاصله نیم متری از هم نشسته باشیم هم باز پیش هم نیستیم. توی این همه شلوغی باید برای توافق نامه هسته ای هم خوشحالی کنیم؛ این از همه سخت تر است!
این نوشته در یادداشت های روزانه ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

2 دیدگاه دربارهٔ «هفته شلوغی»

  1. ساغر می‌گوید:

    کنسرت سلن دیون و تولد دوست رها خیلی عشقه!
    خوب باشید.

  2. soode61 می‌گوید:

    من هم اين خانم رو خيلي دوست دارم فكر كنم بايد به اندازه ي در اغوش گرفتن نزديكش باشيد.

دیدگاه‌ها غیرفعال هستند.