فارسی، تاجیکی، افغانی

برام خیلی جالبه که یه کسانی از افغانستان میان و وبلاگمو می خونن.  اینکه اصلا فکر نمی کردم توی افغانستان دسترسی باشه به اینترنت یا اگر هم هست اینقدر فراغت باشه که یکی بیاد توش بچرخه. فضایی که تصور می کنم فضای فیلم سنگ صبوره که نمی دونم چقدر به واقعیت نزدیکه. بعدشم اینکه زبانمون مشترکه و یک نفر خارج از مرزهای جغرافیایی ما می تونه چیزهایی رو که ما به زبان مادریمون می نویسیم  بفهمه برام جالب بود. البته من تجربه همزبانی رو توی تاجیکستان داشتم اما انگار بعضی چیزها رو تا نبینی باورت نمی شه. شاید هم علتش این بود که حرف زدن افغان ها با حرف زدن ما متفاوته. من خیلی از کلمات فیلم رو اگه زیر نویس انگلیسی نداشت متوجه نمی شدم. ولی مثل اینکه توی نوشتن بیشتر از این حرفها به هم شبیهیم… چه خوب…

پی نوشت: تاجیکی گپ می زنی؟؟!

این نوشته در وبلاگ ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

4 دیدگاه دربارهٔ «فارسی، تاجیکی، افغانی»

  1. ساغر می‌گوید:

    ۱٫ سرعت اینترنت و دسترسی به اینترنت در افغانستان به مراتب بهتر از ایران است.(هر چند شما ایران نیستید و من می دانم، بمنظور روشنی بیشتر شما عرض کردم)
    ۲٫ زبان ما مشترک است، و افغان ها با لهجه فارسی دری حرف می زنند، به لهجه سنایی غزنوی و مولانا جلال الدین بلخی رومی و ناصر خسرو بلخی و…. و تنها تفاوت ما و شما در لهجه است.
    ۳٫ در حیطه افغانستان هر چند کم اما وبلاگ و وبلاگ نویس هم داریم. نمونه اش خود من، برای آشنایی بیشتر از دنیای ما می توانید من را بخوانید! (لینکتان هم کرده ام، امروز)
    ۴٫ فضای موجود در سنگ صبور، مربوط به دوران طالبان است، هر چند نمی توان گفت صد در صد تغییر کرده است اما تا حدود قابل توجهی از آنچه در فیلم می بینید متفاوت است، هم در ظاهر هم باطن!
    ۵٫ امسال یک وبلاگ نویس زن افغان در دویچه وله برنده بهترین وبلاگ فارسی شد، جدای از اینکه لیاقتش را داشت یا نه، خودش جای تأمل است که زنی از افغانستان این عنوان را ببرد.

  2. ساغر می‌گوید:

    آخخخخخخخ یادم رفت بگم، که مرزهای جغرافیایی امروز را قدمت کوتاهی ست، به قدری نیست که شما را به تعجب وادارد مردمان آنسویش نتوانند به زبان شما بنویسند و بخوانند!

  3. عتیق می‌گوید:

    چه خوب… من اینها رو نمی دونستم. یعنی اصولا چون از شنیدن اخبار افسرده می شم خبرها رو دنبال نمی کنم. برای همین هم بعضی تصاویری که توی ذهنم هست خیلی قدیمیه و تاریخ انقضاشون مدتهاست که گذشته.
    من قبل از کتابهای خالد حسینی تنها برخوردم با افغان ها توی کارهای ساختمانی بوده. سر یه پروژه ای که من مدیرپروژه بودم همکارم که مسئول کارگاه بود اعتقاد داشت که کارگرهای افغانی خیلی بهتر کار می کنن از کارگرهای ایرانی. برای همین هم بیشتر از افغان ها استفاده می کرد. بعدتر که فهمیدم اینها ممکنه توی کشور خودشون مثلا استاد دانشگاه بوده باشن خیلی متاثر شدم.

    در مورد زبان و لهجه… من بعضی از جمله های سنگ صبور رو نمی فهمیدم. یعنی از روی زیرنویس انگلیسی متوجه می شدم که چی می گه.
    ولی خوب اینجا یه خانواده افغانی هستن که البته چند سال ایران بودن ولی همون کلماتی رو استفاده می کنن که ما استفاده می کنیم.
    من شروع کردم وبلاگ شما رو بخونم. نمی دونم چقدر تا الان نوشتین راجع به افغانستان ولی به نظرم اگه این کار رو بکنین و تصویر شفافتری بدین هم به ایرانیها کمک بزرگی کردین و هم به افغان هایی که توی ایران زندگی می کنن.
    واقعا اینکه مرزهای جغرافیایی قدمتشون زیاد نیست رو من توی سفر آسیای میانه با تمام وجود درک کردم. بهترین سفر زندگیم بود. در مورد افغانستان هم به نظرم نظر آدمها بعد از بادبادک باز و سنگ صبور خیلی عوض شده اما خیلی خیلی جای کار هست. خیلی پتانسیل هست برای دوست شدن.

  4. ساغر می‌گوید:

    دقیق گفتید، متاسفانه بنا به عللی من جمله عمد دولت جمهوری اسلامی در دور نگه داشتن اطلاعات ملت ایران از افغان و افغانستان، بیشتر ایرانیان اطلاعات و دانش کمی از افغان ها دارند، حال اینکه اکثر افغان ها چه آنها که به ایران مهاجر شده اند و چه انها که در افغانستان هستند به دلیل همین اشتراکات مدهبی و زبانی، اطلاعات گسترده ای از ملت و دولت ایران دارند، دوستانه باید عرض کنم که دید ملت ایران نسبت به افغان ها از کارگر ساختمان سازی بالاتر نمی رود، و افغانی گفتن در ایران فحش به شمار می آید، خیلی ها در ایران حتی نمی دانند افغانستان هم مثل ایران دارای چندین قومیت است و به تبعش اینرا هم نمی دانند که این نژاد هزاره که چهره افغانی را در ایران به نام خودش تثبیت کرده است تنها قوم شیعه مذهب افغانستان است که بنا به همین دلیل راه ایران را برای مهاجرت برگزیده است، و امروزه هم تنها همین نژاد و قوم است که در افغانستان به دلیل مهاجرت به ایران و تحصیل در ایران از جانب دولتی ها و افغانهای داخل افغانستان چوب این اتهام را می خورند که جاسوسان ایران هستند و یا می خواهند باشند و یا از ایران خط گرفته و می گیرند و انگ های سیاسی دیگر، همین هایی که با عنوان افغانی در کوچه پس کوچه که نه در دانشگاهها و اماکن عمومی دیگر ایران تحقیر شده و می شوند، خودم یکی شان!
    در آخر،
    من دوستان ایرانی بسیاری در اقصی نقاط دنیا دارم، شما هم یکی اش، امیدوارم دوستان خوبی باشیم!

دیدگاه‌ها غیرفعال هستند.