دیگر دستهایم بسته نیست!

یک روزهایی بود که از اینکه هیچ کاری برای تغییر دادن جامعه از دستم بر نمی آمد از خودم حالم به هم می خورد. یک روزهایی بود که فقط می توانستم در رویا دنیا را طوری تصور کنم که دوست دارم. حتی آخرین بار که خواستم به کسی کمک کنم «گند زدم»! حالا اما… احساس می کنم دستم بازتر شده. با مفاهیمی که حالا آنقدر بهشان مسلطم که بتوانم در موردشان درس بدهم. حالا از اینکه وقتی مشکلی را می بینم می دانم باید چه کار کنم خیلی خوشحالم. اگر در دونیت هم نشود که مستقیم مشکل را حل کرد، حتما می شود از طریق دونیت جایی را پیدا کرد که برای مشکلات نه چندان کوچک راه حل های موثری پیشنهاد دهد. شما هم اگر روزی در مسیر رفت و آمد روزانه به محل کار یا بر عکس چیزی دیدید که دوست داشتید تغییر کند می توانید روی کمک دونیت حساب کنید.

پی نوشت: اینکه دیگر وبلاگ نمی نویسم دلیلش این است که یک رسانه دیگر را داده اند دست من. آنجا آنقدر می نویسم که دیگر برای اینجا چیزی نمی ماند.

این نوشته در از هیچ و همه ... بی ربطِ بی ربط, تجربه های من ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

5 دیدگاه دربارهٔ «دیگر دستهایم بسته نیست!»

  1. مریم می‌گوید:

    عتیق جان ممکنه خواهش کنم بیایید و بنویسید اینجا هم لطفا؟ بدعادت شده ام!
    و سوال: سه گاه چه شد؟ من هنوز به ملاقات بعدی با دکتر که فکر میکنم دلم آشوب میشود…

    • عتیق می‌گوید:

      بقیه داستان رو از طاقچه میتونی بخونی
      لینک داستان تو طاقچه رو کنار وبلاگ گذاشتم
      اگه دوست داشتی بگو لینک کانال تلگرام دونیت رو هم بذارم

      • مریم می‌گوید:

        خیلی ممنونم.
        چقدر عجیب! من اصلا متوجه لینک نشده بودم! از کی اینجاست؟! من دو روز پیش سایت طاقچه کتاب رو برای سه گاه سرچ کردم ولی کتاب شما رو نشون نداد!
        البته بنده با اجازه تون معروفم به اینکه چشمم چیزهایی رو نمیبینه :))))
        خیلی ممنونم. از اول با لذت میخونمش دوباره.
        و بله ممنون میشم لینک کانال دونیت رو هم برام بگذارید عزیزم. مرسی. واقعا مرسی

  2. زری می‌گوید:

    :(من هم نمیدونستم سه گاه اومده تو طاقچه

دیدگاه‌ها غیرفعال هستند.