درد بالای درد بسیار است…

صبح وقت ماساژ داشتم. فکر کردم که نروم. فکر کردم که با وجود این همه برف حتما خود دکتر هم نمی آید. امکان نداشت او نیاید. می شد زنگ بزنم و بگویم نمی آیم؛ نهایتش این بود که باید پول این جلسه را می پرداختم؛ مهم نبود. بعد فکر کردم که چند بار دیگر ممکن است پیش بیاید که من شهر محبوبم را زیر برف ببینم. شاید هیچوقت دیگر اتفاق نیفتد. رفتم. موقع برگشت خیلی منتظر شدم برای اتوبوس. رسیدم خانه سرم درد می کرد. گلویم هم. خوابیدم. بعد از ظهر که از خواب بیدار شدم می لرزیدم. عصر دیگر نمی توانستم روی پاهایم بایستم. می ارزید ولی. دیدن استراسبورگ سفیدپوش به همه اینها می ارزید. همسر گفت چرا قرص نمی خوری. گفتم دکتر گفته اگر با معده خالی این قرصها را بخوری چنان دل دردی می گیری که سردردت یادت می رود؛ منتظرم شام حاضر شود. بعد فکر کردم که چقدر خوب است که بعضی دردها هستند که می توانند دردهای دیگر را از یاد آدم ببرند؛ می توانند آنها را کم رنگ یا حتی محو کنند؛ دلتنگی مثلا؛ بددردی است اما… همه چیزهای دیگر در برابرش قابل تحمل می شود. قوانین نیوتن این یکی را کم دارد.

این نوشته در هیچ ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.

5 دیدگاه دربارهٔ «درد بالای درد بسیار است…»

  1. آیدین می‌گوید:

    دلتنگی از آن دردهای مستمر است

  2. طاهره می‌گوید:

    سلام. از مدتی پیش مطالب شما را می خوانم و منتظر خواندن نوشته های جدید هستم و نادیده عاشق شخصیت کریستین. می خواستم لطفا راهنماییم کنید چون به نظر می رسد پاسخ این سوال را می دانید.
    متولد ۶۰
    رشته تحصیلی من در دبیرستان ریاضی فیزیک بوده
    کارشناسی طراحی صنعتی از دانشگاه هنر تهران
    کارشناسی ارشد نقاشی از دانشگاه الزهراء
    برادرم در فرانسه تحصیل کرده و زندگی می کند. و من یکماه را، ۴۵ روز پیش در پاریس گذراندم.
    می خواستم بدانم ایا می توانم با این سابقه تحصیلی در رشته ای مانند طراحی داخلی برای مستر ۲ اقدام کنم. یا حتما باید کارشناسی معماری می داشتم؟ ایا رشته هایی در این زمینه (هم خانواده طراحی داخلی)وجود دارد که برای تحصیل در آنها نیازی به داشتن مدرک معماری نباشد.
    اگر برای شما مقدور است، لطف نموده پاسخ را به ادرس ای- میلم بفرستید.
    با سپاس از حسن توجه شما

  3. زری می‌گوید:

    سلام. خوبی عتیق جان؟

دیدگاه‌ها غیرفعال هستند.