جمعه های کِشی

تازه فهمیدم این جمعه های کِشی که خانم شین می گوید یعنی چه. دیروز بعد از ظهر مهمان داشتیم. بعد از رفتن مهمانها ایستادم به کوفته درست کردن. با اینکه اولین بارم بود و تمام مدت بالای سرش ایستاده بودم وقت اضافه آوردم. رفتم سراغ یخچال. دیدم یک بسته جعفری داریم که از هفته پیش تا حالا دست نخورده مانده. اول خواستم که خردشان کنم برای سوپ. بعد یاد سالاد لبنانی افتادم. تبوله فتوش. درست کردم . البته با امکانات خانه. استفاده از پیاز به جای پیازچه و نعناع خشک به جای نعناع تازه. گشنیز هم نداشتیم. این بار طبق یک دستور دیگری که توی اینترنت پیدا کرده بودم بلغورها را پختم. بهتر شد از دفعه قبل. خیلی. این وسط هم پست وبلاگ و فیس بوک نوشتم و کلی کامنت جواب دادم. بعد رفتم حمام. وقتی از حمام آمدم بیرون تازه ساعت ۷ بود.
این نوشته در یادداشت های روزانه ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.