تولد یا مرگ

امروز توی فیس بوک دیدم که روز تولد دو تا از دوستانم است. امروز یکی از دوستانم سی و پنج ساله می شد و یکی دیگر سی و هفت ساله. یک لحظه شوکه شدم. آدم سی و پنج سالش می شود؛ سی و هفت سالش می شود؛ چهل سالش می شود؛ پنجاه سالش می شود؛ پیر می شود… آدم می میرد. یک لحظه از پیری ترسیدم؛ از چروکهای زیر چشم؛ از موهای سپید؛ از ناتوانی؛ از ضعف و بیماری و تنهایی… یک لحظه از گذر زمان ترسیدم. همینپی نوشت: یک جا خواندم که گفته بود آخرش نفهمیدیم در روز تولدمان یک سال از عمرمان کم می شود یا یک سال به عمرمان اضافه می شود!

این نوشته در از هیچ و همه ... بی ربطِ بی ربط ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.