برای همه امان متاسفم

برای همه امان متاسفم. در شب تولد دخترم به جای اینکه برایش بنویسم که زندگی بهترین فرصتی است که خدا به انسانها داده باید برایش بنویسم که متاسفم از اینکه باعث آمدنت به این دنیا شدم؛ دنیایی که باید در آن عقایدت را سانسور کنی تا کسی به بی دینی متهمت نکند؛ باید افکارت را سانسور کنی چون کسی تحمل شنیدن حرف مخالفش را ندارد؛ باید شادیهایت را سانسور کنی تا  آنها را از تو نگیرند؛ باید غمهایت را سانسور کنی تا با آنها تو را قضاوت نکنند؛ باید خودت را سانسور کنی تا جا برای بقیه بماند… کی اینطور شد که ما نفهمیدیم؟

این نوشته در تردیدها و دغدغه ها, مادرانه ها ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.