بترس

بترس از آنهایی که هنوز سرشان نرسیده به بالش صدای خروپفشان بلند می شود اما وقتی بیدار می شوی قسم می خورند که تا صبح چشم روی هم نگذاشته اند.
بترس از آنهایی که می گویند هر غذایی که باشد می خورند اما وقتی غذایی را که با زحمت زیاد درست کرده ای جلویشان می گذاری شروع می کنند به ایراد گرفتن.
بترس از آنهایی که می گویند می توانند شبها توی ماشین هم بخوابند اما به خاطر صدای جیر جیر تخت یک ساعت غر می زنند.
بترس از آنهایی که با خودشان تعارف دارند.
بترس از آنهایی که جوابشان به سوالها «فرقی نمی کند» است.
بترس…
چون کسی که نتواند خودش را و رفتارش را و علایق اش را درست ببیند حتما در دیدن و فهمیدن و قضاوت کردن دیگران دچار مشکلات خیلی جدی خواهد بود.
این نوشته در تردیدها و دغدغه ها, فیلسوفانه ارسال شده است. افزودن پیوند یکتا به علاقه‌مندی‌ها.